Select Language اف های عاشقانه(سری پنجاه وسوم)
کلبه محبت

عشق را آب حیات میدانم / هر قطره اش را عمر جاودان میدانم
بی قطره قطره های آن ، بر خودم / مرگ را میهمان میدانم

 

 

 

 

تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم

یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم

 

 

 

 

من نه سکوت میکنم نه فال عشق از برم  / فقط به تو خیره شدم ،

 من از تو هم ساده ترم ،تو خوب میفهمی مرا وقتی پر از بهانه ام /

ببین برای ماندنت چقدر عاشقانه ام

 

 

 

 

 

باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ،

 قلب من آراسته، زردی روی مرا ، نیک تماشا نما /

شمع وجود من از دوری تو کاسته

 

 

 

 

 

 

دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید

 دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید

دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده

 عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده .

 

 

 

 

 

 

خواب دیدم که دلم بند تو بود

خواب من تعبیر لبخند تو بود

تو به سان گل شدی اوج شکوه

 نبض من ، در ساقه آوند تو بود

 

 

 

ای که در دنیای من پیدا و ناپیدا شدی

 چشمهای روشنم را عاشق و شیدا شدی

ای تو با رخش نگاهت بر دل من تاخته

این دل من ، رو بروی تو خودش را باخته

 

 

 

 

ای ثانیه ها مرا تب آلود کنید

 سرتاسر خانه را پر از عود کنید

 چشمان حسود کور ، عاشق شده ام

 اسفند برای دل من دود کنید

 

 

 

یعنی گلی که بر سر شاخه ببویمت؟

یا آن شراب نابی و باید بنوشمت؟

اصلاً چه حرفهای مفت که در شعر می زنند!

باید تو را بغل نموده و محکم ببوسمت!

 

 

 

 

 

شب قراریست که ستاره ها برای بوسیدن ماه می گذارند

و چه زیباست شرم زمین که خودش را به خواب می زند . . .

 

 

 

 

 

همیشه از فاصله ها گله میکنیم شاید یادمان رفته که

در مشق های کودکی برای فهمیدن کلمات کمی فاصله هم لازم بود!

 

 

 

 

دیدی همان یک مشت دانه ی احساسی که پاشیدی

چه طور خیال پرواز را از سر این پرنده پراند؟!

 

 

 

 

 

در این زندان تنهایی ، به هر سو هرکجا هستم

از این بابت دلم شاد است که گاهی میکنی یادم . . .

 

 

 

 

 

لاله ی داغ دیده را مانم / اشک از رخ چکیده را مانم

دست تقدیر از تو دورم کرد / گل از شاخه چیده را مانم . . .

 

 

 

 

یاد بادا که دلم مشتاق دیدار تو بود / روز و شب در طلب و هر لحظه بیدار تو بود

دیدگانم را چه دانی که دگر سویی نیست / به فدایت ، که آن هم گرفتار تو بود . . .

 

 

 

 

بی ارزشم و جز تو خریدار ندارم / گیرم بخرندم ، به کسی کار ندارم

گر در هر دو جهانم نپسندد تو پسندی / من در دو جهان غیر شما یار ندارم . . .

 

 

 

 

معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست ؟

من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست ؟

از تو هم دل کندم و هرگز نپرسیدم ز خویش

چاره ی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست . . . ؟

 

 

 

 

تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست

محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست

از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت

 که در این وصف زبان دگری گویا نیست .

 

 

 

 

عشق گلی است که اگر آن را به قصد تجزیه و تحلیل پرپر کنید

هرگز قادر نخواهید بود که آن را دوباره جمع کنید  . . .

 

 

 

دیروز گذشت و پیش خود گفتم فردا در راه است ، فردا آمد و دیدم

هنوز دلم چشم به راه است ، مدتی گذشت و هنوز هم در حسرت دیروزم ،

چه فایده دارد وقتی روز به روز از غم عشقت میسوزم؟




برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







چت تلگرام